الیساالیسا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

الیسای خوشگل من

بالش

دیروز خونه مامان جون : مامانی :الیسا بخواب شیر بخور الیسا: بدو بدو توی اتاق خواب مامان جون ، میگرده بعد میاد میگه نیست نیست.... مامانی(در حالیکه دست میزنه روی زمین) : چی ؟؟ میگم بیا شیر بخور ... الیسا(درحالیکه میشینه) : نیست ..... مامانی : مامان جون یه بالش برای الیسا میاری  ؟ الیسا : آها آها تازه مامانی متوجه میشه که دنبال بالش بودی. رفتی اتاق خواب مامان جون،  بالش بیاری  ولی پیدا نکردی ...آخه سه هفته پیش که خونه مامان جون بودیم ناهار ، دیده بودی که مامان جون از کجا بالش آورده بود تا شما روش بخوابی و حالا رفته بودی که بالش بیاری تا بخوابی و شیر بخوری .... مامان جون ام از ذوق اش...
14 تير 1393

پا

یکسال و نیم : این روزا عصر که از سر کار میام هی میگی پا ...پا.... یعنی منو ببرید پارک . کارم شده اینکه هر روز عصر بعد از چرت پس از کار، ببرمت پا.... ...
14 تير 1393

سوت شوت

پرستارت توپ رو برات میندازه و میگه شوت بزن، تو در حالیکه داری دنبال توپ ات میدوی، می ایستی و توپ رو رها میکنی دوتا انگشتت رو میبری تو دهنت و سوت میزنی !!!!!!!! ...
14 تير 1393
1